آنیتا خانومآنیتا خانوم، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات پرنسس آنیتا

ورود پرنسس

1395/10/3 1:07
نویسنده : پریا
101 بازدید
اشتراک گذاری

به نام یگانه پروردگار جهانیان

امروز یکی از زیباترین روزهای ساله! پاییز تازه شیفتشو به زمستون تحویل داده ، بلندترین شب سال رو با زمستون شریک شده و تا صبح شب نشینی کردن،تا دم صبح صبر کرده تا زمستون خوابش ببره و بعد رخت سفر به تن کرده و بدون خداحافظی اونو ترک کرده...

و الان زمستون سرد و دلچسبه که آدما رو دور خودش جمع کرده.روز اول رو با خوشحالی شب قبل وغم دوست دیرینه ش سرکرده و روز بعد، هنگامی که خورشید سپیده زده و آفتاب دومین صبح زمستونی خودش رو آغاز میکرد ، صدای خنده ی فرشته ای و بعد از طلوع کامل صدای گریه ی کودکی نوید آمدنش را داد!

 

کودکی از سرزمین آریا ، سرزمین دلیران با دشت هایی سرسبز که در روز تولد او به افتخارش سفیدپوش شده و میهمانی برپا کرده اند.باد سرد زمستانی هم در آسمان میرقصد و آواز هوهوی خرسندانه اش گوش فلک را پر کرده است.درختان پیر درحالی که به خواب زمستانه میروند،تولدش را تبریک گفته و به لبخندی مهرآمیز و سپس بسته شدن چشمانشان ، اکتفا میکنند. گرچه زمستان سرد است و به عقیده ی برخی دلگیر ، اما همین سردی باعث شده در کنار هم ، دور بخاری جمع شده و مسرور باشیم از تولدت!
عزیز دلم ، آنیتا خانم امروز ، پنجشنبه دوم دی ماه 95 ساعت 7 و 45 دقیقه صبح در بیمارستان خصوصی کوثر شیراز چشم به جهان گشود.اولین فرزند و دومین نوه ی پسری فامیل و هشتمین نوه ی خانواده ی پدریه و اولین نوه ی دختری و ششمین نوه ی خانواده ی مادریه و هنوز 9 ماه نشده مقام ارشدِ ته تغاری فامیل بودن رو از سپهر گرفته.اسمش رو هم باباییش انتخاب کرده.


دی یعنی آرمان تجربه کردن. آنیتا هم یک نام اوستایی هست که به معنای آراستگی،خوشرویی و مهربانی

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)